اخبار

مطالبات واقع گرایانه باشد؛مسئولین مهارت ارتباط با رسانه را بیاموزند

یک پیشکسوت حوزه خبر و رسانه معتقد است، مطالبات مردم از مسئولین باید واقع گرایانه باشد و از سوی دیگر مسئولین نیز بایستی مهارت برقراری ارتباط با رسانه را یاد بگیرند.

در آستانه روز خبرنگار، غلامرضا فرجیان، پیشکسوت و فعال رسانه‌ای جنوب شرق تهران بیان کرد .

به نظر من، حدود دو درصد از مسئولین واقعاً پاسخگو هستند، گزارش عملکرد می‌دهند و با رسانه‌ها ارتباط خوبی دارند. این‌ها مسئولین واقعی هستند که هم رسانه‌ها و هم مردم آن‌ها را دوست دارند، اما متأسفانه، پدیده‌ای به نام «مسئول بلاگر» داریم که انگار برخی مسئولین بیشتر به دنبال دیده شدن در فضای مجازی هستند، این افراد چند دستور می‌دهند، فیلمی از خودشان با موسیقی و ضرب‌آهنگ خاص منتشر می‌کنند و رفتارشان شبیه بلاگرهاست.

حدود هشت درصد از مسئولین دنبال این‌گونه بلاگری و شعار دادن هستند. این دیده شدن در فضای مجازی، به‌جای اینکه به نفعشان باشد، معمولاً به ضررشان تمام می‌شود، چون باعث می‌شود مردم انتظارات غیرواقعی پیدا کنند و در نهایت، به دلیل عدم تحقق وعده‌ها، اعتماد عمومی کاهش پیدا می‌کند.

ببینید، رسانه‌های محلی با خبرگزاری‌ها یا صداوسیما تفاوت دارند. خبرنگاران خبرگزاری‌ها مثل پزشکان متخصص هستند؛ مثلاً یکی در حوزه اقتصادی، دیگری در حوزه ورزشی یا سیاسی تخصص دارند.

اما ما خبرنگاران محلی مثل پزشکان عمومی هستیم، باید در همه حوزه‌ها بنویسیم: ورزشی، اقتصادی، عمرانی، سیاسی، فرهنگی، هنری.

البته در برخی حوزه‌ها تخصص و علاقه بیشتری داریم و در برخی دیگر ضعیف‌تر هستیم.

مطالبات واقع گرایانه باشد؛مسئولین مهارت ارتباط با رسانه را بیاموزند

مثلاً من خودم معمولاً خبر ورزشی نمی‌نویسم، چون در این حوزه حرفه‌ای‌تر از من وجود دارد، در حوزه‌هایی مثل هنر یا موسیقی هم اگر اصطلاحات تخصصی را ندانم، سعی می‌کنم از نوشته‌های دیگران که حرفه‌ای‌تر هستند استفاده کنم یا از آن‌ها کمک بگیرم. اما در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، عمرانی یا موضوعات شهری، خودم با جزئیات کامل می‌نویسم.

به هر حال، ما به‌عنوان خبرنگاران محلی باید در همه زمینه‌ها فعال باشیم، ولی جایی که تخصصمان کافی نیست، از دیگران کمک می‌گیریم یا به متخصص آن حوزه ارجاع می‌دهیم.

توصیه‌ام به مسئولین این است که هنر برقراری ارتباط با رسانه‌ها را یاد بگیرند. این یک مهارت است. مسئول باید بتواند با رسانه‌ها به‌صورت عمومی صحبت کند، راست و درست حرف بزند و حقیقت را بیان کند.

منظورم این نیست که همه‌چیز باید گل و بلبل نشان داده شود؛ هیچ کشوری، حتی کشورهای پیشرفته، بدون مشکل نیست، قطعی آب، برق، گاز یا مشکلات اجتماعی در همه‌جا وجود دارد، اما مسئول باید آماده پاسخگویی باشد، چه برای خبر خوب، مثل افتتاح یک پروژه، و چه برای خبر بد، مثل یک حادثه اجتماعی.

اگر مسئول در لحظه‌ای که باید پاسخ بدهد، آمادگی نداشته باشد، یک مشکل کوچک در یک کوچه می‌تواند به یک نگرانی ملی تبدیل شود، فقط به این دلیل که مسئول نتوانسته سریع و شفاف پاسخ بدهد یا مردم را امیدوار کند که مشکل در حال رسیدگی است.

به مردم هم توصیه می‌کنم که بدانند ما رسانه‌ها نماینده افکار عمومی هستیم، نه مسئولین. گاهی مردم فکر می‌کنند اگر مشکلی مثل قطعی آب پیش می‌آید، تقصیرخبرنگاران است که نتوانسته به مسئولین فشار بیاورد.

ما صدای مردم هستیم، اما گاهی مسئولین صدای ما را نمی‌شنوند. مردم باید مطالباتشان را درست و از مسیر مناسب پیگیری کنند، گاهی هم انتظاراتی مطرح می‌شود که واقع‌بینانه نیست.

مثلاً کسی توقع دارد یارانه‌اش ده میلیون تومان شود، در حالی که امکان پذیر نیست، ما به‌عنوان خبرنگار دنبال حقیقت هستیم، حتی اگر این حقیقت خوشایند مخاطب نباشد، گاهی به ما اتهام می‌زنند که با مسئولین هستیم یا از آن‌ها پول گرفته‌ایم، در حالی که ما فقط حقیقت را می‌گوئیم.

مردم باید واقع‌گرا باشند و بدانند برخی مطالبات ممکن است حتی تا ۱۰۰ سال آینده هم محقق نشود.

 

حقیقتش را بخواهید، اگر به عقب برگردم، شاید این مسیر را انتخاب نکنم، خبرنگاری در ایران مشکلات زیادی دارد. ما خبرنگاران محلی در دوره‌ای هستیم که مردم دیگر روزنامه نمی‌خوانند و رسانه‌های سنتی کم‌رنگ شده‌اند.

ما به فضای مجازی مهاجرت کرده‌ایم، اما این فضا قانون مشخصی برای حمایت از ما ندارد. ما بر اساس قانون مطبوعات کار می‌کنیم، ولی در فضای مجازی هیچ حمایت قانونی‌ای وجود ندارد.

توقعات مردم هم به‌شدت بالا رفته، اما پاسخگویی مسئولین نسبت به گذشته کمتر شده است. قبلاً مسئولین خودشان را موظف به پاسخگویی می‌دانستند، اما حالا در مقابل مطالبات بی‌شمار مردم، انگار بی‌حس شده‌اند.

این باعث شده فشار روی خبرنگارها زیاد شود. ما در فضای مجازی کار می‌کنیم، اما نه دولت و نه حاکمیت این بستر را به رسمیت نمی‌شناسند. هزینه‌های کار ما هم بالاست؛ نه‌تنها از نظر مالی، بلکه از نظر روانی و شخصی. گاهی از زندگی شخصی خودمان خرج می‌کنیم تا کارمان را ادامه دهیم. اگر می‌دانستم این فشارها وجود دارد، شاید این حرفه را انتخاب نمی‌کردم.

اتفاقات زیادی بوده، اما یکی که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم، مربوط به اواخر دهه ۷۰ است. تصادف یک اتوبوس مدرسه بود که برای تهیه گزارش به محل رفتم. صحنه‌ای که دیدم، واقعاً تکان‌دهنده بود. از آن موقع تصمیم گرفتم در کارم جدی‌تر باشم و قبل از وقوع حوادث، با پیگیری و فشار، جلوی مشکلات را بگیرم.

این اتفاق باعث شد نگاهم به کارم تغییر کند. ما باید قبل از اینکه یک مشکل به فاجعه تبدیل شود، پیگیری کنیم. مثلاً در موضوعاتی مثل آتش‌سوزی یا کرونا، همیشه سعی کردیم کمبودها را قبل از تبدیل شدن به بحران مطرح کنیم. اما آن صحنه تصادف همیشه در ذهنم هست و هر وقت بخواهم در کارم کم‌کاری کنم، یاد آن می‌افتم و دوباره انگیزه می‌گیرم.

 

مطالبات واقع گرایانه باشد؛مسئولین مهارت ارتباط با رسانه را بیاموزند

 

چیزی که خیلی من را اذیت می‌کند، عدم آگاهی مردم در مطالبه‌گری یا مطالبات اشتباه است.

مردم گاهی نمی‌دانند چه چیزی را از چه کسی بخواهند. مثلاً در تصادفات، خیلی‌ها فقط فیلم می‌گیرند، در حالی که وظیفه شهروندی ایجاب می‌کند به امداد کمک کنند، یا مثلاً در موضوع گرانی، همه از کمبودها شکایت می‌کنند، اما رفتار خودشان به افزایش تقاضا و گرانی دامن می‌زند.

نکته دیگر، تحقیر خودمان است. ما شهر، استان و داشته‌هایمان را دست‌کم می‌گیریم و بیش از حد روی نداشته‌ها تمرکز می‌کنیم. در حالی که کشور ما فرهنگ، تمدن و مردم خوبی دارد که در بسیاری از کشورهای پیشرفته هم دیده نمی‌شود. این رفتارهای اشتباه و عدم آموزش مردم برای اصلاح این مشکلات، خیلی آزاردهنده است.

من طرفدار خبرهای مثبت و امیدآفرین هستم. هر چیزی که باعث رفاه، آسایش و حل مشکلات مردم شود، مثل افتتاح پروژه‌های عمرانی یا رویدادهای فرهنگی و اجتماعی که مردم را دور هم جمع می‌کند، من را خوشحال می‌کند، مثلاً رویدادهایی مثل روز غدیر که مردم با شادی کنار هم هستند، یا افتتاح پروژه‌ای که سال‌ها منتظرش بودند، حس خوبی به من می‌دهد. ما باید بیشتر روی این‌گونه اخبار تمرکز کنیم تا امید را به مردم منتقل کنیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *